logo

  درباره دکتر مجتهدی


PDF      چاپ     

زندگی نامه

محمدعلی مجتهدی در اول مهرماه 1287 در شهر لاهیجان به دنیا آمد. در آن روزها ایران به تازگی دارای حکومت مشروطه شده بود و اختلافات فراوانی که بین مشروطه خواهان و سلطنت طلب ها وجود داشت و همچنین مخالفت های محمدعلی شاه قاجار و متحدان روسی وی با حکومت مشروطه سبب شده بود تا ناامنی فراوانی در کشور به وجود آید. محمدعلی تنها دو سال داشت که مادر خود را از دست داد. پدر او نیز تاجر ابریشم بود و یکی از زمین داران شهر لاهیجان به شمار می آمد. بر خلاف بسیاری از مشاهیر ایران زمین، پدر محمدعلی کمک چندانی در امور مربوط به تحصیل علم به فرزندش نکرد و با وجود داشتن ثروت فراوان، اجازه تحصیل در شهرهای دیگر را به پسر نداد. به این ترتیب فرزند او اولین بار در 7 سالگی و از مدرسه «حقیقت» لاهیجان کسب علم را آغاز نمود. اندکی بعد و در سال 1299 ش. اغتشاشات در گیلان به اوج رسید و به این ترتیب باز هم در دانش آموختن محمدعلی وقفه ایجاد شد. این بار دلیل نا آرامی ها قیام «میرزا کوچک خان جنگلی» بود که با حکومت مرکزی کشور به مخالفت پرداخته بود و در تلاش بود که گیلان و مازندران را از حکومت قاجار، مستقل سازد. مدتی بعد و با برقراری ثبات سیاسی در کشور، محمدعلی در سال 1304 با کمک ارثیه ای که از مادرش به جای مانده بود به تهران آمد و در «دارالمعلمین مرکزی» تحصیلات دوره دبیرستان خود را آغاز کرد. او سال های پایانی دبیرستان را در مدرسه « شرف» گذراند.

ادامه تحصیل در اروپا

محمدعلی در سال 1310 با گذراندن دوره 6 ساله متوسطه، دیپلم گرفت و در آزمون « اعزام محصل به فرانسه» رتبه قبولی را به دست آورد. به این ترتیب به همراه سایر پذیرفته شدگان در این امتحان راهی اروپا شد و یک سال در مدرسه بلز پاسکال در شهر کلرمون، به تقویت زبان فرانسوی خود پرداخت. پس از آن وارد دانشگاه لیل شد و لیسانس مکانیک را در سه سال به دست آورد. او در مکانیک استدلالی بین تمام همدوره ای های خود، عنوان اول را به دست آورد و بهترین دانشجو شد. محمدعلی طی سال های 1314 تا 1317 موفق شد مدرک فوق لیسانس خود را نیز دریافت نماید. پس از آن نیز دوره دکترا در دانشگاه سوربن فرا رسید و او روی پایان نامه ای با عنوان«حل برخی مسائل مکانیک مایعات» تحقیق کرد. در پایان، امتیاز«شایان افتخار» که بالاترین امتیاز برای تصویب دکترا بود، به او داده شد و «دکتر مجتهدی» در سال 1317 به ایران بازگشت. وی پس از بازگشت به ایران دانشیار ریاضی دانشکده علوم و دانشسرای عالی شد.

فعالیت در مراکز علمی

مجتهدی دوران خدمت خود را در اهواز می گذراند که بریتانیا و شوروی به ایران حمله کردند و ایران را تصرف نمودند. در همان سال(1320 ش.) محمدعلی پس از پایان سربازی خود، ضمن تدريس در دانشكده فني دانشگاه تهران در دبیرستان « البرز» نیز صاحب مسوولیت شد. این دبیرستان در سال 1254 ش. توسط دکتر«ساموئل جوردن» آمریکایی تاسیس شده بود. جوردن طی سال ها اقامت در ایران، بدون توجه به تفاوت در ملیت خود با ایرانیان، دانش آموزان فراوانی را در این مدرسه تربیت کرد تا آن که در اوسط دهه 10 شمسی و به دنبال دستور دولت برای تاسیس مدارس ملی و پایان دادن به مدیریت خارجی ها بر مدارس کشورمان، دوران مدیریت دکتر جوردن نیز به پایان رسید و او از ایران رفت تا تنها یادگاری او در کشورمان، مدرسه البرز باشد و خیابانی در شمال تهران که به یاد او «جوردن» نام گرفت. مجتهدی در سال 1323 به مدیریت البرز برگزیده شد و او این مدرسه را به بهترین و مشهورترین مدرسه ایران تبدیل کرد. دکتر به مدت 34 سال مدیر این دبیرستان بود و بسیاری از دانشمندان و مشاهیر علمی کشورمان را تربیت کرد. علاقه این دانش آموختگان به مدیر خود تا اندازه ای بود که وقتی در دوران وزارت«دکتر محمود حسابی»، مجتهدی برکنار شد، چیزی نمانده بود که اعتراض دانش آموزان به یک شورش بزرگ تبدیل شود. اما بازگرداندن مجتهدی، به اعتراضات خاتمه داد. او همزمان با ریاست دبیرستان در سال 1340 ریاست دانشگاه شیراز را نیز بر عهده گرفت و در آذرماه سال ۱۳۴۱به مدت سه سال رئیس دانشگاه پلی‌تکنیک تهران شد و 4 سال بعد، بهترین دانشگاه فنی کشور( دانشگاه صنعتی شریف) را تاسیس کرد. فعالیت این دانشگاه از اول مهرماه 1345 آغاز شد اما موسس این دانشگاه تنها یک سال به عنوان رییس دانشگاه خدمت کرد و این پست پس از یک سال به شخص دیگری واگذار شد. وی پس از آن به مدت پنج ماه رییس دانشگاه ملی بود و تا اوایل دهه 50 سمت های دیگری مثل، ریاست دانشگاه امیرکبیر و ریاست شهید بهشتی را نیز بر عهده داشت تا آن که بازنشسته شد و به فعالیت در دبیرستان البرز ادامه داد.

اخلاق و روحیات

دکتر مجتهدی به شدت با دخالت افراد سیاسی، درباریان و خارجی ها در امور مربوط به دانشگاه و مدرسه مخالف بود و تا حد امکان از هدر رفتن سرمایه های هر دانشگاه جلوگیری می کرد. زیرا به خوبی از فقر بسیاری از دانشجویان مطلع بود. همین امور سبب شد تا بارها و بارها مجبور به استعفا از پست خود شود. برای مثال وقتی متوجه شد که یکی از دکترهای انگلیسی دانشگاه شیراز برخورد مناسبی با زنان محجبه ندارد، به تهران آمد و ماجرا را به وزیر فرهنگ اطلاع داد. اما وقتی برخوردی با پزشک نشد، مجتهدی به نشانه اعتراض از ریاست دانشگاه شیراز استعفا داد.

مرگ

پس از پيروزي انقلاب در سال 57، دكتر مجتهدي از مهندس بازرگان (نخست‌وزير وقت و همكار سابق وي در دانشكده فني ) خواست تا كس ديگري را به جايش در دبيرستان البرز منصوب كند تا وي بتواند براي معالجه چشم خود به خارج كشور برود. او پس از معالجه چشم در ژنو به ايران بازگشت، اما در سال 61 مجدداً به خارج كشور رفت. دلیل این امر معالجه نوه اش بود که بیماری قلبی داشت. در اين ايام دكتر مجتهدي خود نيز دچار نارسايي قلبي شد و سه بار سكته قلبي را پشت سر گذاشت تا آن که در سال 1376 در شهر«نیس» از دنیا رفت و در همان شهر به خاک سپرده شد.

یادگارها

علاوه بر هزاران دانش آموز و دانشجو که به صورت مستقیم و غیر مستقیم شاگرد وی بودند، کتابی نیز با عنوان« خاطرات دکتر مجتهدی» به کوشش «حبیب لاجوردی» در خرداد 1380 به چاپ رسیده است که به صورت مصاحبه با مجتهدی است و در مجموعه «تاریخ شفاهی ایران» قرار می گیرد. همچنین ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف به نام وی« ساختمان دکتر مجتهدی» نامیده می شود.